◄ هر جهنم درهای جز کاخ سفید
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۶۹۹۷۸
تین نیوز
نویسنده: مجتبی کاوه
خانومها، آقایون! اعضای محترم هیات امنای انجمن سگای آزاد واشنگتن دیسی! نصفه شب شما بخیر! قبل هر چیز لازمه از شما بابت فرصتی که به من دادید تشکر کنم. واقعا باور نکردنیه که شما تو این شهر همچین تشکیلاتی دارید! آدما که عمرا باور کنن سگای ولگرد – ببخشید منظورم سگای آزاد بود- انجمن داشته باشن و یه سگ غریبه برای زندگی تو واشنگتن دیسی ملزم باشه از انجمن شما اجازه بگیره! البته تعجبی نداره چون خیلی از آدما فکر میکنن هیچ موجودی جز خودشون نه شعور داره، نه میتونه حرف بزنه!
همونطور که میدونید من کامندر سگ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا جو بایدن هستم یا بهتره بگم، بودم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اعتراض اونا با دروغایی که در مورد من منتشر شده برام قابل درکه اما من نه روانیام و نه دست خودم بوده که سگ کی باشم! امیدوارم شما که عقلای سگای این شهر هستید حرفای منو بشنوید و منو به عنوان یه سگ شریف بین خودتون بپذیرین. قبل از این که نوبت حرف زدن من بشه اون بولداگ محترمی که نایب رئیس انجمنه و وجناتشون منو یاد جناب پمپئو میندازه، خواستن به دو تا سوال جواب بدم. یکی اینکه چی شد از زندگی تو کاخ سفید کارم به ول چرخیدن تو خیابونای واشنگتن دیسی کشید، یکی دیگهم اینکه اگه انجمن اجازه نده اینجا بمونم کجا میرم؟
خدمتتون عرض کنم اگه هزاران کیلومتر دورتر از اینجا، تو غزه، جنگی در نمیگرفت احتمالا من کماکان داشتم به زندگیم به عنوان سگ بایدن ادامه میدادم. میدونید چرا؟ چون به یه سری چیزا عادت کرده بودم. برای یه سگ مثل من که از نژاد ژرمن شپرده، خیلی سخته به جای بو کشیدن رد قاتلا و دزدا، صبح تا شب مراقب یه پیرمرد از خود متشکر گیج باشه که اگه این پاش به اون پاش گیر کرد یا گلدون سرامیکی دفتر کارشو با توالت فرنگی اشتباه گرفت، واقواق کنه که بادیگارداش بیان سراغ آقا! اما من به این وضع عادت کرده بودم. حتی به اینم عادت کرده بودم که صاحبم پشت دکوپز یه پدربزرگ بیآزار، آدمی باشه که از موی سفیدش خجالت نکشه و هر وقت دخترای زیر سن قانونی نزدیکش بشن و اون فکر کنه کسی حواسش نیست، دچار سندرم دستهای بیقرار بشه!
بله رفقا! همه اینایی که گفتم واقعیاَن ولی من به این چیزا عادت کرده بودم اما این دیگه از سرم زیادی بود که هر روز تو غزه یه عده جنایتکار قسیالقلب زن و بچه مردمو قتلعام کنن و صاحب از خدا بیخبر من، در ظاهر ژست "دلم برای فلسطینیا کبابه" رو بگیره و در باطن فقط فکر پول درآوردن باشه!
میگید چطور؟ خب معلومه رفقا! من با چشمای خودم شاهد بودم وقتی خبر جنگ غزه به بایدن رسید اولین کاری که کرد با "هانتر" تماس گرفت و گفت: « پاشو تن لشتو تکون بده پسر! وقتشه پول دربیاریم!»
همونطور که میدونید هانتر یه کم اهل بخیهس و بیشتر وقتا تو هپروته. واسه همینم اولش نفهمید منظور باباجونش چیه ولی بایدن براش توضیح داد باید با اونایی که برای اسرائیل تو آمریکا یا هر جای دیگهای لابی میکنن تماس بگیره و بهشون بگه بایدن در حمایت از بیبی سنگ تموم میذاره مشروط به این که اونام در مقابل سر کیسه رو حسابی شل کنن و به حسابای مخفی و موسسههای مشاوره و خیریههای الکیش پولای درشت واریز کنن. آخرشم بهش گفت حواسشو جمع کنه که مثل ماجرای اوکراین ردپایی از خودش جا نذاره!
رفقا! لازمه اینو بگم که بایدن عادت داشت آخر شبا قبل از خواب بعد از این که یکی دو شات زهرماری کوفت میکرد با من حرف بزنه. تو همین نجواهای شبانهش یه چیزایی برام گفته که اگه براتون بگم بهم حق میدید دیگه نخوام ریخت نحسشو ببینم.
مثلا یه شب به من گفت: «کامندر! امروز تو سخنرانیم باید میگفتم آمریکا در راستای کاهش رنج فلسطینیا، غذا و اقلام ضروری رو برای اولین بار با چتر برای اهالی غزه ارسال میکنه، اما انقدر حواسم به این بود که قیافه و لحن صدام موقع گفتن عبارت "رنج فلسطینیا" غمگینانه باشه که جای غزه گفتم اوکراین! کل قضیه مسخرهس! چند بسته بیسکوئیت و دستمال کاغذی و شیرخشک که همهشون روی هم یه میلیون دلارم نمیشن با چتر ول میکنیم رو سر مردم غزه! همونارم وقتی میان بردارن تک تیراندازای اسرائیلی دخلشونو میارن. من تا حالا صد میلیارد دلار به زلنسکی پول و سلاح دادم که آتیش جنگ با روسیه رو روشن نگه داره و همیشه هم موقع سخنرانیام گفتم مردم مظلوم اوکراین. حالا معلومه که وقتی صحبت از کمک و مردم مظلوم و این جور چیزا باشه ناخودآگاه میگم اوکراین دیگه!»
یه شب دیگه که بایدن خیلی عصبانی بود به من گفت: «کامندر! اصلا معلومه بیبی داره تو غزه چه غلطی میکنه؟! کلی پول و بهترین سلاحها و اطلاعات ماهوارهای و نیروهای زبده ارتش آمریکا رو دادم بهش ولی با اینا چیکار کرده؟ هیچی! نه حماس از بین رفته، نه اسیراش آزاد شدن. تا حالا سیهزار تا آدمو کشته که بیشترشونم زن و بچه بودن. اونوقت من باید زل بزنم به دوربینا و به مردم جهان بگم بیبی تو غزه از غیرنظامیا حفاظت میکنه! مردم که خر نیستن کامندر! هستن؟!»
یه شبم قبل خواب یه ساعت تلفنی با بیبی بگومگو کرد. بعدش که گوشی رو گذاشت بهم گفت: «میبینی با چه احمقی طرفم کامندر! هزاربار به این مرتیکه گفتم حماسو نمیشه با جنگ نابود کرد ولی وقتی طرف نمیفهمه، چه فایده. اگه برای تو یه بار بگم میفهمی! موضوع خیلی سادهس. حماس یعنی یه ملت متحد با فکر مقاومت. فکر اونا رو نمیشه با کشتن صدها هزارنفرم نابود کرد. فکرو باید مسموم کرد تا نابود بشه. راه مسموم کردن فکرم سیاست و مذاکرهس. کامندر! ما به جای این که مثل بیبی غزه رو شخم بزنیم و زن و بچه بکشیم، باید یه کشور کوچیک به فلسطینیا بدیم. باید با مذاکره فریبشون بدیم و راضیشون کنیم به جای حق واقعیشون یه کشور کوچولو داشته باشن. بعد که کشوردار شدن ما میشیم دوستای عزیزشون! دوستایی که بهشون کشور دادن! بعد با خیال راحت پامون تو کشورشون باز میشه. برای بچه فلسطینیا اسباببازی درست میکنیم، انیمیشن و بازی کامپیوتری درست میکنیم. برای جووناشون اندیشکده و کافه و کاباره درست میکنیم. با این چیزا، روحیه مقاومتو از همون بچگی ازشون میدزدیم و کاری میکنیم عاشق مصرف بشن؛ مصرف لباس و لوازم آرایش، مصرف مد، مصرف بیبندوباری، مصرف هر چی که ما بگیم خوبه. این طوری همین بچه فلسطینیا میشن آدم ما، میشن مشتری ما. این طوری انقدر ازشون پول درمیاریم که چیزی جز تفاله ازشون نمونه. این کاریه که ما همهجا میکنیم و اونجام باید بکنیم.»
یه شب دیگه که خوشحال بود و با دمش گردو میشکست به من گفت: «کامندر! انصافا هیچکس اندازه همین بیبی احمق با این جنگیدن افتضاحش پول تو جیب من نریخته. همین امروز از طرف چند تا از کلهگندههای "آیپاک" برام پیام آوردن که جهودای خرپول از حمایتایی که از اسرائیل کردم خیلی راضیان و خیالم از بابت تامین مخارج کمپین انتخابات بعدی راحت باشه. به عبارتی آدمکشی بیبی تو غزه حداقل یه فایده داشته اونم اینه که خرج کمپین من ازش درمیاد. این عالیه کامندر! عالی نیست؟»
اینجا بود که من دیگه طاقتم طاق شد و نتونستم جلوی خودمو بگیرم. گفتم الان بهت نشون میدم عالی چیه؟ آروم رفتم نزدیک صندلیش و خودمو از پاهاش کشیدم بالا. وقتی سرم رسید روبروی صورتش و میخواست سر و گوشمو نوازش کنه یهو دهنمو حسابی باز کردم و دندونامو نشونش دادم، انگار بخوام گازش بگیرم. صحنه مضحکی بود. مردک چنان جیغی زد که انگار تیر غیب خورده. بعدشم از روی صندلیش پرت شد عقب و چهار دستوپا رفت طرف پردههای اتاق. قبل از این که بادیگاردها سر برسن من برگشتم سرجای خودم و دراز کشیدم. وقتی بادیگاردها اومدن دیدن به به! فرمانده کل نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا در حالی که شلوارشو خیس کرده لای پردهها قایم شده! منم یه نگاه خنگولانه بهشون کردم انگار بگم این پیرخرفت چه مرگشه؟!
خب بعدشو دیگه همهتون تو اخبار شنیدید. منو تحویل مرکز نگهداری از سگای خلوچل دادن. البته منم از اونجا فرار کردم. رفقا خواهشا ملتفت باشید که چون زشت بود اعلام کنن رئیس جمهور توهم زده و فکر میکنه سگش میخواد گازش بگیره به بوقچیای بینالمللی گفتن یه خبر منتشر کنن که من تو کل زندگیم سگ خشنی بودم و هر چند وقت یه بار کارکنان کاخ سفیدو گاز میگرفتم.
شاید بگید کارایی که جو بایدن میکنه طبق معیارهای لیبرال دموکراسی قابل قبوله و این کارا رو کموبیش همه رئیس جمهورای دیگهمونم کردن و منم که سگ بایدن بودم و نون و نمکشو خوردم باید با این چیزاش سر میکردم. اگه این طور فکر میکنین خب بگید تکلیف شرافت سگی من چی میشه؟ خب من عرایضم تموم شد و فقط موند جواب سوال دوم اون دوستمون. جواب من اینه: اگه اجازه ندید تو این شهر زندگی کنم راه میفتم میرم زیر آسمون خدا یه جای دیگه پیدا میکنم. جایی که به شرافت احترام بذارن. کجا؟ هر جهنمدرهای که یه سگ بتونه بره ... البته واضحه هر جایی به جز کاخ سفید!
پایان
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
منبع: تین نیوز
کلیدواژه: مجتبی کاوه داستان طنز طنزپهلو تو غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۶۹۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئال تهدید شد: جهنم سرخ منتظرتان است!
به گزارش "ورزش سه"، توماس مولر امروز پیامی حماسی برای هواداران بایرن مونیخ فرستاد. پیامی درباره دیدار بزرگ فردا شب باواریاییها مقابل رئال مادرید در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا.
دیداری که در دور رفت جدال دو تیم در نیمهنهایی و در خانه بایرن، آلیانز آرنا، برگزار میشود. بایرن سعی دارد از امتیاز میزبانی خود در بازی رفت حداکثر استفاده را ببرد و دیروز باشگاه در سایت رسمیاش از هواداران خواست همگی با لباس قرمز در ورزشگاه حاضر شوند.
توماس مولر هم امروز پیامی با مضمون مشابه برای هواداران بایرن فرستاد و از آنها خواست آلیانز آرنا را برای رئال به جهنم سرخ تبدیل کنند.
مولر به هواداران بایرن گفت: "همانطور که رئال به رنگ سفید افتخار میکند شعار ما هم همیشه بایرن سرخ بوده است. جهنم سرخ در انتظار حریف ما در اروپاست".
اشاره توماس مولر به این است که رئال مادرید در بازی رفت یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان که در سانتیاگو برنابئو برگزار میشد از هوادارانش خواسته بود ورزشگاه را یکدست سفیدرنگ کنند.